9 ترفند طلایی برای قرارداد بازاریابی و فروش که احتمالاً نمیدانید!
تصور کنید پساز ماهها تلاش و همکاری با یک تیم بازاریابی حرفهای به نتیجه نمیرسد. چرا؟ شاید مشکل از قراردادی است که بهدرستی تنظیم نشده است! یک قرارداد بازاریابی و فروش خوب، نهتنها از اختلافات جلوگیری میکند، بلکه موفقیت پروژه را هم تضمین خواهد کرد. در این مقاله از وبسایت امید بخشعلی مشاور فروش و بازاریابی ، مهمترین نکاتی را که باید در تنظیم این قرارداد رعایت کنید، بررسی میکنیم تا همکاری شما بهشکلی حرفهای و بدون دردسر پیش برود. اجازه دهید بیمقدمه برویم سر اصل مطلب و ترفندهای طلایی را معرفی کنیم.
✔ برای دریافت مشاوره رایگان همین حالا کلیک کنید:
نکات قرارداد بازاریابی و فروش
۱. تعیین اهداف مشخص و قابلاندازهگیری
اولین قدم در تنظیم قرارداد بازاریابی و فروش، تعیین اهداف شفاف است. اهداف باید بهگونهای نوشته شوند که قابل سنجش و واقعبینانه باشند. مثلاً:
- افزایش ۲۰ درصدی فروش در سه ماه؛
- جذب ۱۰۰۰ مشتری جدید در یک بازه زمانی مشخص.
بدون تعیین چنین اهدافی، نمیتوان عملکرد طرفین را ارزیابی کرد و احتمال بروز اختلاف نظر افزایش مییابد. هدفگذاری همچنین به هر دو طرف کمک میکند تا منابع خود را بهدرستی مدیریت کنند. اگر شرکت بداند قرار است بر افزایش فروش در منطقه جغرافیایی خاصی تمرکز کند، استراتژی فروش خود را متناسب با آن تنظیم میکند. از طرفی، کارفرما هم میتواند با بررسی گزارشهای ماهانه، پیشرفت کار را پیگیری کند.
در نهایت، اهداف باید در قرارداد به صورت مکتوب و با جزئیات کامل ذکر شوند. حتی اگر در طول همکاری نیاز به تغییر این اهداف بود، باید پروتکل مشخصی برای اصلاح آن تعریف شود. این کار از سوءتفاهمهای آینده جلوگیری و انعطافپذیری لازم را در قرارداد ایجاد میکند.
۲. تعیین دقیق وظایف و تعهدات طرفین
قرارداد بازاریابی و فروش باید بهطور دقیق مشخص کند که هر یک از طرفین چه مسئولیتهایی بر عهده دارند. برای مثال، آیا تیم بازاریابی مسئول طراحی کمپینهای تبلیغاتی است یا تحلیل دادههای مشتریان هم بخشی از وظایف آنهاست؟ ازسویدیگر، کارفرما باید تعهدات خود مانند تأمین بودجه یا ارائه اطلاعات لازم را بهطور شفاف بیان کند.
شفافیت نداشتن در این بخش میتواند به تعارضات جدی منجر شود. فرض کنید شرکت بازاریابی انتظار دارد کارفرما محتوای مورد نیاز را تهیه کند؛ اما کارفرما تصور میکند این وظیفه برعهده تیم بازاریابی است. چنین تعارضاتی نهتنها باعث اتلاف وقت میشوند، بلکه اعتماد بین دو طرف را نیز از بین میبرند.
برای جلوگیری از این مشکلات، بهتر است وظایف هر طرف در قالب لیستی دقیق و با ذکر جزئیات در قرارداد گنجانده شود. حتی میتوانید مواردی مانند زمان تحویل گزارشها، نحوه ارتباط بین تیمها و ابزارهای مورد استفاده را نیز مشخص کنید. این سطح از جزئیات تعارض را به صفر میرساند.
💻 پیشنهاد ما مطالعه مطلب: مشاوره افزایش فروش
۳. نحوه محاسبه دستمزد و مشوقهای مالی
یکی از حساسترین بخشهای قرارداد بازاریابی و فروش، نحوه محاسبه دستمزد است. برخی قراردادها براساس درصدی از فروش و پورسانت فروش تنظیم میشوند، برخی دیگر دستمزد ثابت ماهانه دارند و بعضی، ترکیبی از هر دو روش را انتخاب میکنند. انتخاب مدل مناسب به اهداف پروژه و سطح ریسکپذیری طرفین بستگی دارد.
در این بخش باید تمام جزئیات مالی بهدقت نوشته شوند. مثلاً اگر پرداخت بر اساس درصدی از فروش است، آیا محدودیت زمانی دارد؟ آیا مشتریانی که بعد از پایان قرارداد خرید میکنند نیز شامل این درصد میشوند؟
البته مشوقهای مالی درست میتواند انگیزه تیم بازاریابی را هم افزایش دهد. مثلاً تخصیص پاداش در صورت رسیدن به اهداف خاص.
نکته مهم دیگر، شفافیت درباره زمان پرداختهاست. حتما در قرارداد به این سوال پاسخ دهید: آیا پرداخت بهشکل ماهانه انجام میشود یا پساز تحقق اهداف مشخص؟ تعیین این موارد از بروز اختلافات مالی جلوگیری میکند و همکاری را بهطرز حرفهای پیش میبرد.
۴. مدتزمان قرارداد و شرایط تمدید یا فسخ آن
مدتزمان همکاری باید در قرارداد بهوضوح مشخص شود. برخی پروژههای بازاریابی کوتاهمدت (مثلاً سه ماهه) هستند و برخی دیگر نیاز به تعهد بلندمدت دارند. علاوهبراین، شرایط تمدید قرارداد هم باید از قبل تعیین شود. آیا تمدید بهصورت خودکار انجام میشود یا نیاز به توافق مجدد دارد؟
ازسویدیگر، شرایط فسخ قرارداد یکی از ضروریترین بخشهاست. چه شرایطی اجازه میدهد هر یک از طرفین قرارداد را فسخ کنند؟ آیا نیاز به اخطار قبلی است؟ آیا در صورت فسخ یکجانبه، جریمهای در نظر گرفته میشود؟ با پاسخ به این سوالات از دردسر مشکلات حقوقی خلاص میشوید.
در نهایت، بهتر است سازوکار حلاختلاف نیز در قرارداد گنجانده شود. مثلاً توافق بر سر اینکه اختلافات ابتدا از طریق مذاکره حل شود و در صورت نتیجه نداشتن، به مراجع قانونی ارجاع داده شود. این موضوع به هر دو طرف اطمینان میدهد که منافع آنها حفظ خواهد شد.
۵. حفظ محرمانگی و حریم دادهها
در دنیای بازاریابی، دسترسی به اطلاعات مشتریان و استراتژیهای داخلی شرکت اجتنابناپذیر است. بنابراین، قرارداد باید بهطور دقیق مشخص کند که تیم بازاریابی مجاز به استفاده از چه دادههایی است و چگونه باید از افشای اطلاعات محرمانه جلوگیری کند. این بخش بهویژه برای شرکتهایی که با دادههای حساس مانند اطلاعات مالی یا شخصی مشتریان سروکار دارند، حیاتی است.
برای مثال باید تعیین شود که آیا تیم بازاریابی میتواند دادههای جمعآوریشده را برای پروژههای دیگر استفاده کند یا خیر. همچنین، مسئولیت محافظت از دادهها در برابر نشت یا سوءاستفاده باید برعهده کدام طرف قرار گیرد؟ نبودن شفافیت در این زمینه میتواند به شکایتهای حقوقی یا آسیب به اعتبار برند منجر شود. اگر در بازاری پررقابت فعالیت میکنید، به این بخش توجه ویژهای داشته باشید؛ چون نشت اطلاعات ممکن است باعث شکست شما شود.
برای جلوگیری از چالش افشای اطلاعات محرمانه، بهتر است جریمههای احتمالی نقض محرمانگی نیز در قرارداد ذکر کنید. مثلاً اگر اطلاعات محرمانه شرکت به رقیبان فروخته شود، چه اقداماتی انجام میگیرد؟ این جزئیات نهتنها امنیت را افزایش میدهد، بلکه تعهد طرفین به حریم خصوصی را افزایش میدهند.
۶. مالکیت معنوی و حقوق استفاده از محتوا
آیا محتوا، طرحها یا ایدههای تولیدشده توسط تیم بازاریابی پساز پایان قرارداد در اختیار کارفرما باقی میماند؟ این سوالی است که بسیاری از قراردادها به آن پاسخ واضحی نمیدهند. مشخصکردن مالکیت معنوی آثار تولیدی، از جمله لوگو، متنهای تبلیغاتی یا حتی استراتژیهای طراحیشده، ضروری است.
برخی قراردادها مالکیت کامل را به کارفرما واگذار میکنند، درحالیکه برخی دیگر اجازه استفاده محدود را به تیم بازاریابی میدهند. ممکن است تیم بازاریابی بخواهد از طرحهای آمادهشده در نمونه کارهای خود استفاده کند. اگر این موارد از ابتدا تعیین نشوند، ممکن است به اختلافات جدی درباره مالکیت معنوی منجر شود.
همچنین، بهتر است شرایط بهروزرسانی یا تغییر محتوا پساز تحویل نیز بررسی شود. آیا کارفرما میتواند بدون هماهنگی، محتوا را ویرایش کند؟ پاسخ به این سوالات از بروز تنشهای غیرمنتظره جلوگیری و حقوق هر دو طرف را تضمین میکند.
💻 پیشنهاد ما مطالعه : تاثیر تبلیغات بر فروش: تبلیغات دقیقاً چه تاثیری بر فروش دارد؟
۷. سازوکار نظارت و ارزیابی عملکرد
یک قرارداد حرفهای باید معیارهای مشخصی برای سنجش عملکرد تیم بازاریابی داشته باشد. این معیارها میتوانند شامل نرخ تبدیل مشتریان، افزایش ترافیک وبسایت یا میزان مشارکت در شبکههای اجتماعی داشته باشد. بدون شاخص عملکرد فروش ، تشخیص موفقیت یا شکست پروژه دشوار است.
ارزیابی دورهای عملکرد به هر دو طرف کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنند. مثلاً اگر پساز سه ماه، فروش مطابق انتظار پیش نرود، میتوان استراتژیها را اصلاح کرد. همچنین، این گزارشها به کارفرما نشان میدهد که سرمایهگذاری او بهدرستی مدیریت میشود.
قرارداد خوب باید مشخص کند که این ارزیابیها چگونه و توسط چه کسی انجام میشود. آیا از نرمافزارهای تحلیل داده استفاده شده یا جلسات ماهانه حضوری برگزار میشود؟ بدون پاسخ به این سوالات، نه تیم بازاریابی میداند کارفرما چه توقعاتی دارد، نه کارفرما میتواند از عملکرد تیم شکایتی داشته باشد.
۸. تعیین سازوکار ارتباطی و گزارشدهی منظم
ارتباط مؤثر بین کارفرما و تیم بازاریابی، رمز موفقیت هر پروژه است. قرارداد باید مشخص کند که طرفین چگونه، چند بار و از چه طریقی با هم در تماس خواهند بود. آیا جلسات هفتگی آنلاین برگزار میشود یا گزارشهای ماهانه بهصورت متنی ارسال خواهند شد؟ تعیین نشدن این چارچوب میتواند به تأخیر در تصمیمگیری یا سوءتفاهم منجر شود.
نحوه گزارشدهی هم باید تعیین شود. آیا تیم بازاریابی موظف است جزئیات تمام فعالیتهای خود را گزارش دهد یا تعهدات آن به ارائه گزارشهای کلی محدود میشود؟ برخی کارفرمایان ترجیح میدهند دادههای دقیقی مانند نرخ کلیک تبلیغات یا بازخورد مشتریان را بررسی کنند. این سطح از شفافیت، اعتماد را تقویت و امکان اصلاح سریع خطاها را فراهم میکند.
علاوهبراین، بهتر است فردی از هر طرف بهعنوان مسئول اصلی ارتباطات معرفی شود. این کار از پراکندگی اطلاعات جلوگیری میکند و تضمین مینماید که درخواستها و بازخوردها بهسرعت منتقل میشوند. حتی میتوانید ابزارهای ارتباطی مورد استفاده (مثل ایمیل، پیامرسانها یا نرمافزارهای مدیریت پروژه) را نیز در قرارداد ذکر کنید.
۹. پیشبینی شرایط غیرمنتظره و انعطافپذیری قرارداد
هیچ پروژه بازاریابی از تغییرات بازار، بحرانهای اقتصادی یا حتی تحولات داخلی شرکت مصون نیست. بنابراین، قرارداد باید مکانیسمی برای مدیریت شرایط غیرقابلپیشبینی داشته باشد. مثلاً اگر بودجه پروژه کاهش یابد یا بازار هدف دچار تحول اساسی شود، چگونه میتوان قرارداد را اصلاح کرد؟
یک راهحل، تعیین «بند اصلاح» در قرارداد است. این بند امکان بازنگری در مفاد قرارداد را پساز توافق دو طرف فراهم میکند. برای مثال، اگر کارفرما بخواهد حوزه جغرافیایی فعالیت را گسترش دهد، میتواند با ارائه پیشنهاد کتبی، مذاکرات را آغاز کند. چنین انعطافی از شکست پروژه در مواجهه با تغییرات جلوگیری میکند.
در کنار این موارد، پیشبینی شرایط فورس ماژور (مانند بلایای طبیعی یا تحریمهای ناگهانی) ضروری است. قرارداد باید مشخص کند که در این موارد، تعهدات طرفین چگونه تعدیل میشود و آیا امکان تعلیق موقت یا حتی دائم همکاری وجود دارد. این موضوع از فشارهای غیرمنطقی به هر دو طرف جلوگیری و منطق حاکم بر قرارداد را حفظ میکند.
یک قرارداد بازاریابی و فروش جامع، مانند نقشه راهی است که موفقیت همکاری را تضمین میکند. با تعیین اهداف شفاف، شرح دقیق وظایف، تنظیم جزئیات مالی و پیشبینی شرایط احتمالی، میتوانید از تبدیل همکاری به یک تجربه ناموفق جلوگیری کنید. فراموش نکنید که قرارداد نهتنها سندی حقوقی، بلکه ابزاری برای ایجاد اعتماد و شفافیت بین دو طرف است. برای آشنایی بیشتر با قراردادهای بازاریابی و نحوه تنظیم آنها، از سایر مقالات رایگان و دوره های فروش وبسایت امید بخشعلی دیدن کنید.
منبع:
دیدگاهتان را بنویسید